روضه ی حضرت رقیه (ع)
از چند سال پیش که مامان و بابا روز شهادت حضرت رقیه(ع) سوریه بودند و در جوار ضریح اون خانم کوچولوی دشت کربلا و از اونجایی که دو ماه بعد از برگشت از این سفر و زیارت خدا یه دختر خانم خوشگل بهشون داد مامان دوست داشت روز شهادت حضرت رقیه تو خونمون جلسه بگیره و روضه ی اون حضرت خونده بشه که امسال به لطف خدا این خواستش مستجاب شد. برای نذری هم شله زرد و نون پنیر و سبزی و خرما در نظر گرفته بود که از صبح خاله و عمه و دوستان اومدن برای کمک به مامان برای بسته بندی و درست کردن نذری ها.مامان برای من یه بلوز و شلوار سبز هم دوخته بود تا منم رقیه کوچولو بشم خلاصه که خیلی جلسه ی خوبی بود با اینکه مامان و بابا خیلی خسته شدن مخصوصا برای آماده کردن پایین چون قرار بود جلسه طبقه ی پایین برگذار بشه که جابیشتر باشه ولی با این حال همه چی به خوبی برگذار شد .امیدوارم جلسه قبول شده باشه و این خانم کوچولو گره از همه ی مشکلات گرفتارا باز کنه و سایه ی مامان و بابای خوب منو بالا سرم با سلامتی حفظ کنه و البته منو برای اونها نگه داره .اینرو هم بگم که جلسه یکشنبه هفده آذر برگذار شد ولی تاریخ دوربین یه روز عقب بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی